عباس توفیق ـ سردبیر و رئیس هیأت تحریریه نشریه «توفیق» ـ از اخبار منتشرشده درباره احتمال تخریب ساختمان دفتر تحریریه و چاپخانه این نشریه اظهار ناراحتی می‌کند و می‌گوید کشورهای پیشرفته دنیا به تاریخ مطبوعات شان اهمیت می‌دهند و ساختمان‌های قدیمی را تبدیل به موزه می‌کنند، اما در کشور ما ساختمان چاپخانه قدیمی نشریه‌ مستقلی همانند «توفیق» را می‌خواهند تخریب کنند.
با گذشت بیش از یک سال از آغاز فرآیند بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران، هم‌اکنون بخش گنجینه موزه در حال ترمیم است و به‌ گفته رئیس این موزه، فرآیند بازسازی همچنان ادامه دارد و درهای موزه سال آینده به روی مخاطبان باز می‌شود.
برگزیده نهایی جایزه «عکاس حیات‌ وحش منتخب مردم» سال ۲۰۱۹ از بین ۲۵ نامزد نهایی این رقابت معرفی شد. تصویری از نزاع دو موش در ایستگاه قطاری در لندن که توسط «سم رالی» ـ عکاس بریتانیایی ـ به ثبت رسیده است، با آرای مردم به‌عنوان برگزیده نهایی جایزه «عکاس حیات‌ وحش سال» معرفی شد.
تابلو نقاشی «اسپلش» از «دیوید هاکنی» ‌ـ نقاش مشهور بریتانیایی ـ در حراجی «‌ساتبیز» به قیمت بیش از ۲۳ میلیون پوند فروخته شد.
«بونگ جون هو» کارگردان فیلم «اَنگل» پس از ۶۶ سال به رکورد «والت دیزنی» در کسب همزمان چهار جایزه اسکار رسید.
نمایش «منگیا» نوشته و کار سلما سلامتی که قرار بود از روز چهارشنبه ۲۳ بهمن اجرای خود را آغاز کند، به دلایل متعدد از جمله ساعت نامناسب اجرا و... به تعویق افتاد و به بهار سال آینده موکول شد.
مجموعه تلویزیونی «پرگار» با نام قبلی «آسمان هوای باران دارد» - به‌ کارگردانی شهرام شاه‌حسینی - از شنبه ۲۶ بهمن ماه روی آنتن می‌رود.
فیلم مستقل «چاقوها بیرون» ساخته رایان جانسون موفق شد تا آمار فروشش را در نهایت تعجب به مرز ۳۰۰ میلیون دلار برساند.
کتاب «در آرزوی گل سرخ» که اثری است درباره شهید سلیمانی برای کودکان و نوجوانان روانه بازار کتاب شد.
مراسم اختتامیه مسابقه داستان‌ کوتاه «می‌خواهم بمانم» روز شنبه ۲۶ بهمن همزمان با سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار می‌شود.

وصال روحانی
خبرنگار
«پرندگان شکاری» جدیدترین فیلم ساخته‌ شده براساس داستان‌های دی‌.سی‌ کمیکنز با اینکه برابر با انتظارهای قبلی صدرنشین جدول پرفروش‌های این هفته سینماهای امریکای شمالی شد، اما به‌ اندازه‌ای نفروخت که انتظارش می‌رفت. این فیلم به‌ رغم اکران شدن در 4236 سالن در امریکا و کانادا (در یکی از پرسالن‌ترین اکران‌های سالیان معاصر) در چهار روز پایانی هفته بیشتر از 33.2 میلیون دلار نفروخت و این حداقل 15 میلیون دلار کمتر از چیزی بود که برادران وارنر، کمپانی تهیه‌کننده فیلم و همچنین کارشناسان سینما می‌اندیشیدند؛ البته سایت ارزش‌گذاری روتن توماتوز با دادن درجه تأییدی 81 درصد به این فیلم و سایت سینما اسکور با اهدای نمره B به آن طرفداران را به دیدن این فیلم در روزهای بعدی ترغیب کردند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که از تماشاگران هفته نخست فیلم 51 درصد زن و 65 درصد حداقل 25 سال سن داشته‌اند. کارنامه ضعیف «پرندگان شکاری» در قیاس با سایر فیلم‌های کمیک استریپی و کارهای ترکیبی چند شخصیتی زمانی بیشتر مشخص می‌شود که در نظر بگیریم فیلم مشابه «جوخه خودکشی» که در سال 2016 اکران شد؛ شروعی 133 میلیون دلاری در گیشه‌های امریکای شمالی داشت و لابد وارنر با قطع امید از بهبودی چشمگیر برای فیلم تازه‌اش طی روزهای پیش‌رو، امیدش را به قسمت دوم «جوخه خودکشی» خواهد بست که قرار است تابستان‌ سال بعد به نمایش درآید. البته وضع «پرندگان شکاری» در خارج از مرزهای امریکای شمالی بسیار بهتر بود و به نشانه آن در 78 کشور و بازار دیگر که مرتبط با اروپا، آسیا شرقی، امریکای جنوبی، شمال آفریقا و اقیانوسیه بودند، مجموعاً 48 میلیون دلار کاسبی کرد و سرآمد این گونه کشورها مکزیک با گیشه‌ای 6/4 میلیون دلاری بود و روسیه به بریتانیا، برزیل و فرانسه هم به ترتیب 4، 3.9، 2.8 و 2.7 میلیون دلار را به حساب این فیلم ریختند و سهم استرالیا و اندونزی هم در این پروسه 2.6 و 2.4 میلیون دلار بود. یکی از تک بازارهای بزرگ باقی‌مانده برای این فیلم ژاپن است که از 25 اسفند نمایش آن را آغاز خواهد کرد.

پسران بد 340 میلیونی شدند
«پسران بد مادام‌العمر» که سومین فیلم از فرانچیز «پسران بد» به‌شمار می‌آید، بعداز سه هفته صدرنشینی متوالی در فهرست پرفروش‌های امریکا و کانادا این هفته مغلوب «Birds of prey» شد و با تنزلی 32‌ درصدی در قیاس با هفته گذشته و یک سودسازی 12 میلیون دلاری در روزهای پایانی این هفته در رده دوم جدول مستقر شد. با این حال میزان پولسازی این فیلم بعداز 22 روز اکران به 170 میلیون دلار رسیده است و با احتساب 17.8 میلیون دلاری که این هفته در سایر قاره‌ها و کشورها درآمد داشت، این فیلم اینک در سطح جهان 340 میلیون دلار فروخته است و همان‌طور که بیشتر نیز گفتیم، دستور ساخت قسمت چهارم آن هم توسط کمپانی تولید‌کننده آن (سونی‌ پیکچرز) صادر شده است.

دور از اسکارهای اصلی اما موفق در گیشه‌ها
یکی دیگر از فیلم‌های موفق این هفته «1917» ساخته جدید جنگی سم‌مندز بود که هرچند در مراسم توزیع جوایز اسکار به‌ رغم فتح سه مجسمه طلایی از تصاحب جوایز اصلی (بهترین فیلم و برترین کارگردانی) بازماند اما با تنزلی صرفاً 5 درصدی درگیشه‌های امریکای شمالی 9 میلیون دلار تازه را کسب کرد تا مجموع پولسازی‌اش در این منطقه پس از 7 هفته نمایش 133 میلیون دلار باشد. «1917» که متمرکز بر یک رویارویی خاص و بدفرجام بین سربازان انگلیسی و آلمانی در زمان جنگ جهانی اول است، این هفته در سایر کشورهای دنیا هم 15 میلیون دلار کاسبی کرد تا مجموع درآمدسازی‌اش در سطح جهان به 290 میلیون دلار برسد که برای فیلم سنگین و رنگین و مضمون‌گرا و فاقد المان‌های گیشه‌ای رقمی عالی به‌حساب می‌آید.

فیلم‌های جدید که نفروختند
در هفته‌ای که جدول پرفروش‌ها و آمار فیلم‌ها بشدت تحت‌الشعاع مراسم توزیع جوایز اسکار (در روز دوشنبه) قرار گرفت، دو فیلم جدید دیگر که اکران شدند، به سبب در اختیار داشتن سالن‌هایی بسیار کم شمار و برخی مسائل دیگر به‌غایت کم فروختند. یکی از آنها فیلم «کلیه» بود که فقط در 6 سالن در سطح امریکا به 76 هزار دلار عایدی دست یافت و دیگری «به‌ نزد پور بیا» که در 29 تالار از این هم کمتر فروخت و در ازای رتبه سی‌ویکمی «کلبه» در جدول امریکای شمالی صاحب رتبه سی‌ودوم آن شد. وضعیت این فیلم‌ها در تضاد کامل با شرایط چهار فیلم تازه‌ای است که از امروز (پنجشنبه) و فردا در امریکای شمالی و قسمت‌های عمده‌ای از جهان به نمایش درمی‌آیند و عبارتند از: فیلم عاطفی و اجتماعی «تصویر» محصول جدید کمپانی یونیورسال، «جزیره خیالی» ساخته کمپانی بلوم‌هاوس، «پایین تپه» بازسازی یک کار کمیک قدیمی توسط شرکت سرچ لایت و سرانجام «Sonic the Hedgehog»، فیلمی ساخته شده براساس یک بازی ویدئویی که پارامونت آن را تهیه کرده و قرار است در 4100 سالن در سطح امریکا و کانادا به‌ نمایش درآید.

مریم شهبازی
 خبرنگار
ماجرا به سال‌ها قبل بازمی گردد، به اواسط قرن بیستم و زندگی مردی انگلیسی که سرنوشت، روزگار متفاوتی پیش روی او نهاده بود. «ژوزف مریک» با آن چهره دفرمه شده‌اش که نتیجه ابتلا به بیماری سندروم پروتئوس بود آنقدر شهرت یافت که زندگی‌اش بهانه‌ای برای به روی صحنه رفتن نمایشنامه‌ای نوشته «برنارد پامرنس» در برادوی نیویورک شد. مدتی بعد ماجرای مریک که به مرد فیل‌نما شهرت یافته بود به سینما هم راه پیدا کرد، آن هم به همت «دیوید لینچ»، از نوابغ سینمای جهان. داستان زندگی مریک به دومین ساخته بلند لینچ تبدیل شد و در زمان خود هشت نامزدی اسکار را به‌دنبال داشت که البته همگی بی‌سرانجام ماندند؛ با وجود آنکه لینچ همواره برگرفتن ایده ساخت این فیلم از نمایشنامه پامرنس را منکر شده اما مسأله اینجاست که ساخت این فیلم را یک سال بعد از اجرای تئاتر مرد فیل نما انجام داد. حالا چندی است که نمایشی با همین عنوان به کارگردانی امید عزیزی و به ترجمه احسان کرم ویسی در تماشاخانه پرویز پرستویی میزبان علاقه مندان است. علی برقبانی، آرش کابلیان، مجید تیزرو، امیر عبادی، فاطمه آزادی، آرش همتی، افشین میرزاخانی، معصومه ابراهیم‌زاده، مریم هاشم‌زاده، مهرداد صفایی، امیرحسین محمدپور و امید درویش‌زاده بازیگرانی هستند که در این اثرنمایشی به ایفای نقش می‌پردازند.

نمایش مرد فیل نما
کارگردان: امید عزیزی
زمان اجرا: ۱۶ تا ۳۰ بهمن- ۱۹:۰۰
تماشاخانه پرویز پرستویی

یگانه خدامی
خبرنگار
یک روز پس از پایان جشنواره فیلم فجر و برگزاری مراسم اختتامیه، دبیر جشنواره یک نشست خبری مجازی در توئیتر به راه انداخت و به سؤالات خبرنگاران و سایر کاربران پاسخ داد. ابراهیم داروغه‌زاده دیروز ظهر در توئیترش نوشت: «سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر در چهل و یکمین بهار انقلاب با حضور پرشور سینماگران عزیز ایران برگزار شد. به رسم وظیفه، پاسخگوی سؤالات همکاران رسانه‌ای خواهم بود.» تا با این توئیت بر این مسأله که شبکه‌های اجتماعی کارکردی فراتر از دید و بازدیدهای مجازی دارند تأکید کند.
خبرنگارانی در همین توئیت سؤالات‌شان را از داروغه‌زاده پرسیدند. سؤالاتی که بیشتر آنها درباره حاضر نشدن عوامل فیلم «روز صفر» در مراسم اختتامیه و سیمرغ گرفتن کسانی بود که جشنواره را تحریم کرده بودند. به نمایندگی از روزنامه ایران از دبیر جشنواره سه سؤال درباره نشست‌های خبری جشنواره، سیمرغ نگرفتن فیلم «آتابای» و ادعای ابراهیم حاتمی کیا درباره غرض ورزی در آرای مردمی پرسیدم.
داروغه‌زاده در پاسخ به این سؤال که نشست‌های خبری امسال بسیار پرتنش بود و با این شرایط ضرورت برگزاری جلسات به این شکل چیست، پاسخ داد: «استقبال رسانه‌ها از نشست‌ها شاید نشان از ضرورت برگزاری باشد، البته از پیشنهاد‌های خوب و جایگزین استقبال می‌کنیم. تعداد نشست‌های پرتنش در اقلیت بود و البته حال عمومی جامعه هم بی‌تأثیر نیست.»
جدیدترین فیلم نیکی کریمی یعنی «آتابای» از فیلم‌های مطرح جشنواره امسال بود که هم تماشاگران از آن استقبال کردند هم منتقدان. با این حال و در شرایطی که خیلی‌ها منتظر بودند در بخش‌هایی مانند موسیقی متن جایزه به حسین علیزاده برای ساخت موسیقی این فیلم برسد یا جواد عزتی سیمرغ بهترین بازیگر مرد را بگیرد، «آتابای» برنده جایزه نشد.
دبیر سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر درباره این مسأله و در پاسخ به اینکه چرا هیأت داوران توجه چندانی به این فیلم نکرد. گفت: «فیلم خوب «آتابای» در چندین رشته مهم کاندیدای دریافت جایزه شدند و لذا مورد توجه داوران بوده‌اند و کاندیداهای هر بخش شایستگی برنده شدن و گرفتن سیمرغ دارند.»
البته غیر از من یکی از کاربران هم پرسید: «از فرآیند این انتخاب و حتی عدم توجه به بازی‌های جواد عزتی و هادی حجازی فر بگویید.» که داروغه‌زاده نوشت: «جواد عزتی و هادی حجازی فر همیشه بازی‌های درخشانی داشته‌اند و امسال هم جزو خوب‌ها بودند، و داوران سال سختی در انتخاب کاندیداهای بازیگری نقش اصلی مرد داشتند.»
یکی از پربحث‌ترین مسائل این دوره از جشنواره ادعاهای ابراهیم حاتمی کیا درباره آرای مردمی بود. او پس از اینکه اعلام شد فیلمش یعنی «خروج» از بخش آرای مردمی جشنواره خارج شده است گفت: «این اتفاق باورم نمی‌شود، راستش را بخواهید خارج شدن فیلمم را از آرای مردمی کاملاً مهندسی شده می‌دانم، این ادعا را به گواه سینماها و استقبالی که شده می‌گویم.»
از ابراهیم داروغه‌زاده پرسیدم که پاسخش به این ادعا چیست و او گفت: «تهیه‌کننده فیلم می‌توانند به خانه سینما مراجعه و تمام آرای مردمی را ملاحظه کنند و اگر قانع نشدند اعتراض کتبی خود را به دبیرخانه جشنواره ارائه کنند.»
دلیل سیمرغ گرفتن تحریمی‌ها
تعدادی از کاربران سؤالاتی درباره اعطای سیمرغ به کسانی چون پیمان معادی داشتند که پیش از برگزاری جشنواره گفته بودند این جایزه را تحریم کرده‌اند. چند نفر از کاربران پرسیدند که اعطای جایزه به این افراد چه توجیهی داشته است و دبیر جشنواره در پاسخ به آنها نوشت: «تمام فیلم‌های حاضر در جشنواره در تمامی رشته‌ها فارغ از گرایش‌های سیاسی که معمولاً هم غیر شفاف هستند توسط داوران محترم، داوری شدند. تحریم جشنواره فیلم فجر کلید واژه دشمنان مردم ایران بود که با شکست مواجه شد. هیچ درخواست انصرافی از جشنواره توسط تهیه‌کننده، کارگردان و بازیگران فیلم درخت گردو از جشنواره فیلم فجر نشده است. البته صدها نفر از سینماگران پس از حادثه دهشتناک سقوط هواپیمای مسافری، در فضای مجازی صحبت از عدم حضور در جشنواره داشتند که به جز دو سه نفر همه در جشنواره حضور داشتند.»
خبرنگاران و کاربرانی درباره عملکرد هیأت انتخاب یا هیأت داوران سؤالاتی داشتند. یکی از کاربران پرسید: «برخی از منتقدین می‌گویند که داوران محترم تمام فیلم‌های مستند و کوتاه را ندیدند. مانند فیلم کوتاه «کوچه»». داروغه‌زاده به صراحت نوشت که تمام فیلم‌ها توسط داوران بازبینی شده و مسئولیت نتایج نهایی به عهده آنهاست.
حضور نداشتن فیلم رضا درمیشیان در جشنواره هم یکی دیگر از سؤالات مطرح شده بود. اینکه فیلم او یعنی «مجبوریم» و فیلم «عنکبوت» به دلایل سینمایی کنار گذاشته شدند یا نه؟ و اینکه اصرار برای اینکه «حضور در جشنواره به منزله‌ داشتن پروانه‌ نمایش است» باعث نشده انتخاب‌ها در سه دوره‌ اخیر دارای سویه‌های احتیاطی غیر سینمایی شود؟ داروغه‌زاده به این سؤال هم به این شکل پاسخ داد: «فیلم‌های زیادی نتوانستند نظر هیأت انتخاب را جلب کنند، علاوه بر دو فیلمی که نام بردید از جمله فیلم «آفتاب نیمه شب» شهریار بحرانی و «لاله» اسی نیکنژاد یا فیلم کمال تبریزی و....»
یکی از خبرنگاران هم این سؤال را مطرح کرد که انتخاب نشدن «مجبوریم» درمیشیان به‌دلیل نگرانی از اینکه جشنواره را تحریم کند بود؟ که دبیر جشنواره این مسأله را رد کرد و نوشت: «در مورد هیأت انتخاب بعد از اکران عمومی فیلم‌هایی که انتخاب نشدند بهتر می‌توان قضاوت کرد، ولی اتفاقاً امسال انتخاب‌های رادیکالی داشتند.»

بـــــرش
چرا «روز صفر» نبود؟

«روز صفر» فیلم مطرحی در روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر بود و در نهایت در 5 بخش هم نامزد دریافت سیمرغ شد که سیمرغ بهترین فیلم بخش نگاه نو و نگاه ملی را به دست آورد اما آنچه این فیلم را در مراسم اختتامیه خبرساز کرد این بود که هیچ کدام از عوامل فیلم در مراسم حاضر نشدند و جایزه‌هایشان را نگرفتند و حتی اینکه مجری گفت سعید ملکان کارگردان فیلم در راه است و هنوز به مراسم نرسیده نتوانست صندلی‌های خالی آنها را توجیه کند. داروغه‌زاده در این نشست خبری توئیتری و در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران درباره علت عدم حضور گروه «روز صفر» گفت: «آقای ملکان به دو موضوع انتقاد داشتند و اختتامیه فیلم فجر را تحریم کردند: 1-معتقد بودند نباید افرادی که صحبت از تحریم کرده‌اند یا افرادی که در نشست رسانه‌ای اعتراض کرده‌اند داوری و کاندیدا می‌شدند 2-به پذیرش فیلم خورشید با وجود دیر رسیدن به جشنواره اعتراض داشتند.» به‌گفته او افرادی در حال مذاکره بودند تا عوامل فیلم را راضی به حضور در مراسم کنند و مسئولان برگزاری نمی‌دانستند نتیجه این مذاکره‌ها چه شده است به همین دلیل هم شهیدی فر مجری مراسم برف و ترافیک را دلیل نرسیدن ملکان عنوان کرد.

احسان طهماسبی
منتقد سینما
یکی از روش‌های استرلیزه کردن فاصله‌گذاری در سینما که «برشت» مطرح کرد، برقراری ارتباط لازم بین اجزای نقش است تا بتواند روان و احساس بیننده را با فیلم درگیر کند. در این روش، بازیگر باید نقش را مشابه یک بیانیه ایدئولوژیک مطرح کند تا بیننده بتواند با او همراه شود. طبیعتاً لازمه رسیدن به این مهم، به کم و زیادی نقش و زمان حضور در فیلم، وابستگی مستقیمی ندارد. یکی از نکات مهم برای پذیرش پیشنهادات توسط غالب بازیگران در سینمای جهان، میزان اهمیت آن نقش و تأثیرگذاری آن در طول داستان فیلم و همچنین به‌یادماندنی‌کردن آن نقش خاص است، نه زمان حضور در فیلم. در این یادداشت، به بررسی چند نقش فرعی و مکمل مهم در فیلم های سی‌و‌هشتمین جشنواره فیلم فجر خواهیم پرداخت.
یدالله شادمانی – سه کام حبس
حضور کوتاه لوله‌کش کهنه‌کار فیلم سه کام حبس که کارش را همانند پزشکی می‌داند و مجتبی (محسن تنابنده) به شوخی او را دکتر صدا می‌کند، هم در تلطیف سکانس‌های ابتدایی فیلم مؤثر است هم مختصر معرفی از جهان فکری شخص مذکور ارائه می‌دهد. جهانی که به نوعی راه به تفکر هندوئیسم و مهم شمردن امری که از سمت شخص اتفاق می‌افتد دارد و در آن، نحوه انجام صحیح کار، مهم است نه کیفیت و سطح اجتماعی آن. یدالله شادمانی که برای اولین‌بار در سال نودویک و با فیلم خسته نباشید (افشین هاشمی و محسن قرایی) در سینما حضور یافت، با لهجه شیرین کرمانی خود بارها در فیلم‌هایی همچون شیار143 به نقش‌آفرینی پرداخته است.
آوین پوررئوفی– قصیده گاو سفید
بیتای دومین فیلم بهتاش صناعی‌ها که نامش را به یاد بیتای هژیر داریوش، انتخاب کرده‌اند با بازی کودک خوش‌آتیه، آوین پوررئوفی، یکی از نقش‌ها و بازی‌های فرعی اما جذاب این جشنواره است. کودکی که قدرت تکلم ندارد و با مینا، مادر ماتم‌زده‌اش (مریم مقدمی)، زندگی می‌کند و با زبان بی‌زبانی گاهی از حضور در مدرسه امتناع می‌کند و گاهی با حضور رضا اسفندیاری (با بازی علیرضا ثانی‌فر که خودش را جای دوست پدرش جا زده) معذب می‌شود و حس همدردی مخاطب را برمی‌انگیزد.
پانته‌آ بهرام – شنای پروانه
حضور پانته‌آ بهرام در شنای پروانه، همانند حضور فرشته صدر عرفایی در نقش غمناز در فیلم شبی که ماه کامل شد (نرگس آبیار)، جز آن دسته نقش‌آفرینی‌هایی است که به‌دلیل گریم سنگین و البته عجیب، نام بازیگر برای تماشاگر در لحظات اول به سختی، ممکن می‌شود. بهرام در این فیلم با بازی در نقش زنی که برای هم‌رنگ شدن با جماعت قمارباز و عیاش، موهایش را تراشیده، در برخورد با حجت (جواد عزتی) در عین گردن‌کشی و تندخویی، یک‌باره نرم می‌شود و با خواهش و توضیح، سعی در آرام کردن حجت که به‌دنبال مسبب حادثه‌ای که برای برادرش هاشم (امیر آقایی) رخ داده دارد.
علی شادمان – شنای پروانه و مردن در آب مطهر
نوچه هاشم در فیلم شنای پروانه که از مظنونین ماجرای پیش‌آمده برای پروانه (طناز طباطبایی) است و سهراب فیلم مردن در آب مطهر که به‌عنوان دوست حامد (متین حیدری‌نیا) به استقبال او در ایران آمده و با خواهرش ستاره (ندا جبرائیلی) زندگی می‌کند، دو نقش‌آفرینی تماشایی از علی شادمان در جشنواره فیلم فجر امسال، محسوب می‌شود. دو نقش کاملاً متفاوت و در عین حال تماشایی از بازیگری که در سن 10 سالگی، بازیگری در سینما را با فیلم میم مثل مادر (رسول ملاقلی‌پور) آغاز کرد و در فجر امسال، علاوه بر این دو فیلم در شین (فیلمی که در لیست رزروهای جشنواره بود) نیز بازی کرد.
مجتبی پیرزاده- تومان
داوود (میرسعید مولویان) جوانی که سودای یک‌شبه ثروتمند شدن را دارد با همکاری عزیز (مجتبی پیرزاده) موفق می‌شوند با قمار روی بازهای ورزشی، در مدت کوتاهی، ثروت هنگفتی را به‌دست آورند و زندگی خود را تغییر دهند. پیرزاده که کار خود را با تئاتر آغاز کرد، برای اولین‌بار با فیلم فروشنده (اصغر فرهادی) وارد سینما شد و در این فیلم با نقش‌آفرینی دقیق و پرجزئیات، در انسجام اپیزودهای فیلم آخر مرتضی فرشباف، مؤثر بود و با بازی خود، تا اندازه‌ای، در رفع چالش ذهنی به‌وجود آمده در اتمسفر فیلم بر تماشاگر، موفق عمل کرد.
مهدی قربانی – روز صفر
پسرک پاکستانی فریب‌خورده گروهک شبه‌نظامی جندالله، سورج، که در زمان بستن جلیقه انتحاری، مصمم و با اراده است و در مواجه با عبدالمالک ریگی (ساعد سهیلی) مشعوف و ذوق‌زده اما در زمان اقدام برای انجام عملیات در تهران، مستأصل و پریشان. مهدی قربانی، در یکی از بهترین سکانس‌هایش در روز صفر و در تراولینگ رو به عقب دوربین در فروشگاه، به قدری در نقش خود فرورفته که میزان ترس و اضطراب عمیقی که در چهره دارد، به مخاطب به بهترین شکل انتقال می‌یابد.
ارشیا نیک‌بین – ابر بارانش گرفته
آریا، نوجوان شوخ و شنگ فیلم که برای مدتی با پدربزرگ در آستانه مرگش در شمال زندگی می‌کرده، مقدمه ایجاد تحولی در سارا (نازنین احمدی) را فراهم می‌کند که در ادامه، منجر به تغییر دیدگاه عمیق در جهان‌بینی او می‌شود. ارشیا نیک‌بین، در اولین حضورش در فیلم مجید برزگر، نقش‌آفرینی جذابی داشته و توانسته به ایجاد فضایی مفرح در فیلم مغموم برزگر، کمک شایانی کند.
سعید پورصمیمی - دوزیست
کارنامه پربار پورصمیمی از ناخدا خورشید (ناصر تقوایی) تا دوزیست (برزو نیک نژاد) پر از نقش‌های تأثیرگذار و خاطره انگیز است. او تا به امروز هفت مرتبه نامزد دریافت جوایز بازیگری جشنواره فیلم فجر بوده و سه بار برنده لوح زرین یا سیمرغ بلورین در این جشنواره شده است. او در دوزیست و در نقش ابراهیم، بازی قابل‌توجهی را ارائه داده و توانسته ضمن نمایش دغدغه‌ها و دلواپسی‌های پدرانه، ابراهیم را خوش‌گذران و مغرور نشان دهد و پیرمردی را که با حماقت‌هایش، پسرش عطا (جواد عزتی) را به دردسر انداخته را به تصویر بکشد.
نوید پورفرج – مغز استخوان
امیر بداغی که برادرش مجید (جواد عزتی) را بی‌گناه در حبس دیده، تمام تلاشش را می‌کند تا بی‌گناهی برادر را ثابت کند. او از میانه فیلم، بازی خود را در مغز استخوان آغاز می‌کند و با وجود اینکه جنس بازی‌اش در این فیلم، شباهت‌هایی با امیر در مغزهای کوچک زنگ‌زده (هومن سیدی) دارد اما توانسته با اضافه کردن ظرایفی به این شخصیت، نقش‌آفرینی خوبی در سومین فیلم حمیدرضا قربانی داشته باشد.
مانی حقیقی - کشتارگاه
مانی حقیقی که در سینمای ایران، فیلم‌های زیادی را نویسندگی، کارگردانی، تهیه‌کنندگی و بازیگری کرده، در فیلم عباس امینی، در نقش شهرام متولی، کارخانه‌دار و دلال ارز، نقش‌آفرینی کرده و در کنار امیرحسین فتحی تلاش کرده روایت دلالان ارز و قاچاقچیان دلار را به تصویر بکشد.
جواد عزتی - آتابای و مغز استخوان
جواد عزتی که امسال پرکارترین بازیگر سینمای ایران در فجر سی‌وهشت است، در فیلم‌هایی همچون دوزیست و شنای پروانه در نقش‌های اول و اصلی بازی کرده است. اما در دو فیلم آتابای (در نقش یحیی) و در مغز استخوان (در نقش مجید)، در دو نقش مکمل نیز به خوبی خودنمایی کرده و در آتابای با بازی متفاوت، علاوه بر اجرای پریشان‌حالی یحیی که ناشی از آشفتگی در زندگی شخصی و مرگ همسرش بوده، بازی درونی و زیرپوستی از مردی درون‌گرا به نمایش گذاشته است.
دانیال نوروش – آتابای
نوروش که فعالیت هنری اش را در مجموعه‌های تلویزیونی و در کودکی آغاز کرد، در نقش جوانی عاشق‌پیشه به‌نام آیدین در فیلم نیکی کریمی و در مقابل بازی درخشان هادی حجازی‌فر، به نقطه کمالی در کارنامه بازیگری خود رسیده و توانسته به ارائه موفقی از نقش خواهرزاده آتابای که مادرش را از دست داده و دور از پدرش در حوالی شهر خوی زندگی می‌کند برسد.